شهادت لاله ها را چیدنی کرد
به چشم دل خدا را دیدنی کرد
ببوس ای خواهرم قبر برادر
شهادت سنگ را بوسیدنی کرد
“قیصر امین پور”

ثواب هیزم و

گناه آتش...!!!

حالا غفلتی کن

تا دنیا و آخرتت بشود

حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ

ای شهیدان ، عشق مدیون شماست """هرچه ما داریم از خون شماست

ای شقایق ها و ای آلاله ها """ دیدگانم دشت مفتون شماست

ای روشنای خانه امید، ای شهید """ ای معنی حماسه جاوید، ای شهید

چشم ستارگان فلک از تو روشن است"""ای برتر از سراچه خورشید ای شهید

. . .

شـما حماسه سرودید و ما به نام شما

       فقط تــرانه ســرودیم، نـان درآوردیـــــم

بـــرای ایــن‌کــه بگوییــم با شما بودیـم

       چقـــدر از خـــودمان داستـان درآوردیـم

و آبــــــهای جــهان تا از آسیـــاب افتـاد

       قلم به دست شدیم و زبان درآوردیم ...

خیلی ها فقط سنشون بالا رفته ولی بزرگ نشدن ؛

بعضی ها هم - حتی با سن پایین - بزرگ شدن و بزرگ هستن ...

میتونه سیزده سالت باشه ، ولی بزرگ باشی؛ خیلی بزرگ

مثل یک شهید ، مثل یک حسین فهمیده ...

شهدا مرغان خونین حریم کبریایی خداوند هستند که قطرات خونین آنها است که از عنبر ومشک خوشبوتر است وعطر جنت عصاره  عطر خونین آنها است

8شهدا شور ونوای جنت الحسین بودنند ، مرغان ملکوتی امام بودنند که جنت فردوس فرش قدوم آنهااست

8شهدا تک ستارگان شب ظلامانی جاهلیت این دوران هستند که با نور خود فطرت انسان ها را روشن می کنندو

8شهدا مرغان خوش الحان ملکوتند

8شهادت شهد شیرینی است که عاشق از دست معشوق خویش می گیرد تا در حریم وصل خود نثار جان کند

8شقایق های در خون تپیده امام دستی برارید ومارا از منجلاب گناه برگشید که شما ید الله هستید آری شما کبوتران حریم آسمان وحدت اید که جز شما کسی توان پرواز در آن آسمان را ندارد ای مرغان خوش الحان ملکوت نغمه ای بسرایید که دلهایمان سخت مدهوش الحان شماست

8آری اینان را می بینی مست ومدهوش هستند گوئی شراب عشق او را نوشید ه اند آری شرابی که فقط آن شراب را در صحرای کربلا می توان یافت ..شراب عشق

8ای انسان تا جوینده خدا نباشد او را نمی شناسد وتا او را نشناسد دوست دار او نمی شود وتا محبوب او نشود عاشق نمی شود وتا عاشق نباشد شهید نمی شود ومصداق کامل عالم سلوک مگر کسی غیر از شهید است وشهادت اوج سلوک وعرفان است

8ما جهاد را شر وزحمت نمی بینیم بلکه باران رحمتی می بینیم که (بذر انسان) را می پروراند تا از عالم خاک سر بیرون آورد وبه ما فوق خاک سعود کند که جای بزر زیر خاک ماندن نیست باید حجاب دانه خویش را پاره کند تا سبز شود .آری شهدا همان بزرهای شقایق اند

8شرط حضور بی خودی است وسر این مطلب در آن است که حضور را جز به آنانی که خود را پی نکرده اند نمی دهند وشهید مصادق اکمل بی خودی ومستی است

8بسیج شجره طیبه ای است که ریشه آن در ملکوت وشاخه های آن در میدان نبرد وثمره آن شهید است پس شهید از ملکوت وملکوتیان است که دل اوسنخیتی با خاکیان ندارد گرچه جسم او خاکی است (عند ربهم یرزقون )

8شهدا شراب حضور یارراسرکشیدند ولاجرم در پی نوشیدن این شراب باید ترک سر کرد آری این پیکرها بی جان گواه این ادعا است روحشان در ملکوت وجسمشان در خاک ماند هر چیز وکسی به سوی هم سنخ خود باز می گردد و (انالله وانا الیه راجعون)باز گواه این ادعا است آنها از سنخ نور بودنند وبه منشاء نور باز گشتند مرغان خوش الحان ملکوت بودنند که به منزل جاودانی خود عروج کردنند آیا پرنده ای دید ه ای که قفس را باخود بردارد وببرد

8شهادت شوق وصول یار است تا انسان هرچه راحصول کرده فدا نکند شراب حضور را به وی نمی دهند ومگر شهادت چیزی جز حضور دائم است (عند ربهم یرزقون )

8شهدا کبوتران خونین حرم عشق اند که جز کبوتران خونین صحرای بلا کسی در آن وادی توان پرواز را  ندارند پس خداوندا مارا کبوتران خونین بال کن زیرا هوای حریم عشقت کرد ه ایم

8شهید است که مصداق شیدایی است .(شین )اوشوق وصال را می نماید و(حاء)او حریم وصل را نمایان است و(یاء) او یار را تجلی می کند (دال ) او هم دلالت بر حق بودنش است

8شهید است که جایی عروج می کند که هیچ فکر بشری بدان راه نیست آن راهی است که جز بر کبوتران خونین حریم وصل گشوده نمی شود آری آن جنت رضوان است وچه جنتی بالاتر از رضایت خداوند

8 خدایا مارا از ترک دنیا برای دنیا حفظ بفرما وتنها مصداق ترک دنیا برای آخرت مگر چیزی جز شهادت است وشهید مصداق  اکمل زاهدان وعارفان حقیقی است

8ای مرغان تسبیح گوی عالم وجود نظری براین دل بی آب وعلف کنید که شاید به باران چشمان شما این دل ها بهاری دراو بدمد وکویر دل ما به باغستان لاله زار تبدیل شود

8شهر سراب است وجبهه شراب واین بسیجیان مستان این میکده عشق آری آنان مست جمال یارنند وعاشقان درخون تپیده ای که سرخی صورتشان گواه مستی  آنان است وچه کسی مست تر از شهید

8مرغان قدسی قدوس شهدا هستند 

8شهد شهید شهود است وشهادت شهود یار پس شهادت شهد شیرین وصال است که جز مقربان درگاه دوست بدان دست نمی یابند

8شهادت شوق عروج است وعروج شوق حضور وانتهای حضور مقام عند وتنها شهید است که به مقام عند رب می رسد(وعند ربهم یرزقون )

8شهادت برترین معراج عشق است              شهادت بهترین دیوان عشق است

8شهادت آخرین معراج عشق است

8شهدا مرغان قدسی عالم بقاءهستند

8شهدا مرغان جنت الماوای هستند که ترنم دلربای آنهاست که دل های ملائک را مجذوب خویش کرده

8الاای شقایق های دشت عاشقان وصال عنایتی براین محجوب کنید که شاید برق چشمان شما دل های مارا به نور ذوالجلال روشن کند ودل های ما را مجذوب جلوات الهی شود الا ای اسماء الحسنی الهی جلوه ای کنید که ما مجذوب جلوات شمائیم 

8شهدا همچون شهاب شب ظلمانی این دوران هستند که پرده سیاهی ظلمت جهل  را می درندوبانور خود امید را به ما القاء می کنند که در این ظلمت ها نوری هم پیدا می شود

8ای شهاب های شب شکن بر آسمان دل ما هم گذری کنید وشیاطین آسمان دل مارا برانید

8شهدا مسافران جنت رضوان هستنند که بال ملائک فرش قدوم آن هاست که ملائک عالم قدس بدان تبرک می جویند ولی زمینیان از مقام آنان بی خبر اند

8ای پرتوهای نور قدس عنایتی بر این آسمان ظلمانی دل ما کنید که پرده غفلت آسمان دل دل ما را بدرد وبا نور قدس شما این دل های بی نور به نور جمال ذوالجلال روشن شود

8در بهشت برین شور وغوغایی برپا شده وفرشتگان برای عرض ادب به صوفوف ایستاده اند تا یاران خمینی را بدرقه کنند واز آنان نسیم جنت را استشمام کنند ومگر جنت جایی غیر از دل وسیع  شهید است

8تمثیل شهید تمثیل گل خوش بوی است که عطر آن هنگام شکفتن جسم او هویدا وبر مشام می رسد رنگ سرخ خونین او هم وادی شقایق های آتش گرفته را تجسم می کند

8شهید مرغ خوش الحان عالم است

8سرشت وجود شهدا از نفخات قدسی رب الارباب است ولاجرم آنان از قدس اند وبه قدوس باز می گردنند (انا لله وانا الیه راجعون )

8خدایا ما را شراب حضور ده نه سراب حصول که جایی که حضور تو نبا شد سرابی بیش نیست ومگر آب حیات شهدا چیزی جز شراب حضور است ومقام عند (عند ربهم یرزقون )

8شهادت نهایت آمال عارفان حقیقی است وچه کسی عارف تر از شهید

8شید است که جان را به جانان می دهد تا جان تازه ای بگیرد پس نفخات قدسی شهید است که به این عالم حیات می بخشد زیرا شهید مظهر اسم حی است

8از نظر اهل ظاهر شهید جان را از دست داده ولیکن این توهمی است که در اذهان اهل ظاهر است واهل باطن بر این واقف اند که شهید وجود گرفته است نه اینکه به نیستی را ه یافته است شهید است که حی می شود

8شهید است که مرغ دلش به جایی عروج می کند که بال مرغان قدسی بدان جا می سوزد آنان مرغان آسمان وحدت اند که جز آنان کسی تاب بال گشودن در آن آسمان را ندارد

8ما درپی حضور یاریم نه در پی ثبوت یار که ثبوت کار عقل است ومحجوب از حضور یار وفقط دل است که می تواند به مجلس حضور رندان راه پیدا کند وشهید است مصداق عالم حضور (عند ربهم یرزقون )

8شهید شراب عشق را نمایان است دل وی آسمانی است وسیع که محل عروج ونزول ملائکهاست  آری دلهای آنان است که هفت آسمان را خود جای داده است

8شوق شهادت جز بر مرغان از جان گذشته وپروانه عاشق نور از کسی بر نمی آید آری آنان مرغان اقیانوس قدسی عالم امکان اندکه جز نغمه شهادت نمی سرایند

8شهید ذکر جنون آن جز شراب  وصل  نیست ولاجرم هر کس شراب وصل را خواهد باید از آسمان شهادت عبور کند وشهید است مصداق عالم شهادت

8عرفان حقیقی درجبهه ها ست لاجرم عارف حقیقی راباید درجبهه ها یافت عارف آن است که از قید جان گذرد وکیست عارف تر از شهید وشهید است که روی عارفان کذایی را سیاه می کند وآبروی عرفان را باز می خرد

8شقایق های آتش گرفته آتشی بر این دل سرد زنید که شاید از گرمای وجود شما دل ها از شوق وصول گرم شود وبه دشت شقایقان عاشق بپیوندد

8از آسمان ندا می رسد که ای اهل عالم  آرام گیرید  تا ندای این مرغ خوش الحان تمامی عالم وجود را معطر کند وشهید است که تسبیح او جان دادن در ره اوست

8ای شقایقان دشت لاله زار خمینی سرخی گل برگ های خونین شما تجلی آسمان عشق است که بربال شما نشسته

8ای عروج کردگان وادی عشاق داغ هجران شما حرارتی است که از دیدگان ماجاری است

8ای شهید ای حب المتین آسمان ولایت دستی برار ومارا درخیل شقایق های خونین بپذیر

8عشق است که دروادی عشاق سر به باد می دهد وچه کسی عاشق تر از شهید

8ای مرغان خونین بال وادی عشق برق نگاهی بردل ما کنید که شاید در این دل کویر صفت ما به یمن شما گلستانی سرزند

8شراب عشق را چه کسی غیر از شهید می تواند سر کشد که این شراب سربه باد می دهد لاجرم دل شیر می طلبد که این صفت در کسی غیر از شهید یافت نمی شود

8آسمان فراخ سینه شهید است که معراج ملائکه است نه محل نزول آنان ، دل شهید است که هفت آسمان را درخود جای داده است

8راه شهید راه وصول است نه حصول شهید تعلقات را وا می نهد تا به آن ذات یکتا تعلیق گیرد واین تعلق عین بی تعلقی است

8مرغان وادی عشق نغمه وصال سر می دهند وشیدایی آنان چیزی جز وصال یار نمی باشد وشهید است که مست جمال ذوالجلال می شود واز پاره پاره شدن بدن خویش خبری ندارد

8ای عروج کردگان وادی عشق داغ هجران شما داغی است که آتش فشان چشمان ماحکایت هجران شما را بازگو می کند وکی آتش فشان وجود ما سرد شود ؟

8ای واصلان از همه قیود گذشته دستی  برارید ومارا از قید وبندهای این عالم وارهید که دستان شما ست که سبب متصل ارض والسماءاست  ای حب المتین های آسمان ولایت دست ما ودست کرامت شما

8نسیم جنت از وادی عشاق جان بر کف می گذرد وعطر خویش را از وادی شقایق  های خونین باز می گیرد وسر این مطلب در آن است که عصر جنت عصاره عطر خونین آنان  است

8شجره های طیب جنت شهدا هستند که با الحان ملکوتی خویش بهشتیان را متنعم می کنند

8آسمان سرخ شهادت آسمانی است که جز بر مرغان خونین بال گشوده نمی شود وچه مرغی خونین بال تر از شهید

8قطرات خونین شهید است که عالم را عطر آگین کرده وهفت آسمان به یمن عطر خونین آناان است که همه را مجذوب خویش کرده

8دفتر راز را جز شهید نمی تواند بخواند زیرا رزق خداوند در جنت رمز وراز است وشهید است مصداق این آیه (وعند ربهم یرزقون )

8درمسلک عشق باید ترک سرکرد سپس قصد کوی دوست کرد که کوی دوست سر می طلبد ودل بی تعلق وکیست مصداق اکمل سلوک عشق غیر از شهید

8شهید شاهد شور است وشور بال شهید اگر شهید شوونوا نداشته باشد که مرغ دل آن بر زمین می ماند وهمین شورونوا است که شهید را شهید کرده

8لباس وخوراک بسیجیان خاکی است ولی دلهای آنان آسمانی است که جسم از خاک است ودل زآسمان

8درد عشق را جز به عشاق از جان گذشته نمی دهند آری درد عشق گوهری است که جزدر دل صدفین شهید جای نمی گیرد

8آسمان قدس آسمان بی قیود است ولاجرم قدسیان آنان اند که بی قید وبی تعلق باشند وچه کسی بهتر از شهید همه تعلقات را وانهاده

ای روشنای خانه امید، ای شهید """ ای معنی حماسه جاوید، ای شهید

چشم ستارگان فلک از تو روشن است"""ای برتر از سراچه خورشید ای شهید

ای شهیدان ، عشق مدیون شماست """هرچه ما داریم از خون شماست

ای شقایق ها و ای آلاله ها """ دیدگانم دشت مفتون شماست . . .

شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند

ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم

غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .

دید در معرض تهدید دل و دنیش را """ رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را

رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر """چفیه و قمقمه اش کوله و پوتینش را . . .

رفتن به جهاد نفس راهی است بزرگ """از جبهه گریختن گناهی است بزرگ

ما بر سر پست انقلابیم اکنون """ خفتن سر پست اشتباهی است بزرگ . . .

کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالی تو """ دلم دوباره گرفته زبی‌خیالی تو

تو التماس نگاه کدام پنجره‌ای """ که نقش بسته نگاهم به طرح قالی تو . . .

سری که هیچ سرآمدن نداشت، آمد """ بلند بود ولیکن بدن نداشت آمد

بلند شد سر خود را به آسمان بخشید """سری که بر تن خود، خویشتن نداشت آمد . . .

گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است ، وگرنه همه اجرها در گمنامیست.

محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند . . .

چفیه‌ی من بوی شبنم می‌دهد  """ عطر شب‌های محرم می‌دهد

چفیه‌ی من، سفره‌ی دل می‌شود """ جمعه، با مهدی، مقابل می‌شود . . .

در سینه‌ام دوباره غمی جان گرفته است

« امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »

تا لحظه‌ای پیش دلم گور سرد بود

اینک به یمن یاد شما جان گرفته است

تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟ """ ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد

آن باد که آغشته به بوی نفس توست """ از کوچه ما کاش گذر داشته باشد . . .

ای دشمن حق ما دلیر و حق پرستیم """برگرد ! تا سربند یا زهـرا (س) نبستیم . . .

ای شهید

ای روشنای خانه امید، ای شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
« زهره » به نام توست غزلخوان آسمان
با یاد توست مشعل « ناهید » ای شهید
« قد قامت الصلاه » به خون تو سکه زد
در گسترای ساحت تحمید ای شهید
تیغ سحر زجوهره خونت آبدار
گشت و شکست لشکر تردید، ای شهید
آئینه‌دار خون تو اند آسمانیان
رنگین‌کمان به شوق تو خندید ای شهید
ایمن شدند دین و وطن تا به رستخیز
فارغ شدند زآفت تهدید، ای شهید
در فتنه‌خیز حادثه‌ها جان پناه ماست
بانگی که در گلوی تو پیچید، ای شهید
صرافی جهان زتو گر نقد جان گرفت
جام شهادتش به تو بخشید، ای شهید
نام تو گشت جوهر گفتار عارفان
« عارف » زبان گشوده به تأکید، ای شهید

کتاب حماسه های همیشه